اتمام ماه ششم
سلام مامانی . سلام آقا . میدونم که خوبی مامانی . اون روز که بعد از کلی نبودنه نت اومدم خیلی حال نداشتم که بخوام برات کامل همه رو بنویسم . خوب مامانی تو این مدت شما خیلی شیطون شدی و حسابی تو شیمک مامانی ورجه وورجه میکنی و مامانی هم هی قربون صدقه ات میره ، گل پسرم ما تو این مدت رفتیم عروسی مهسا جون که 12 مرداد بود خیلی بهمون خوش گذشت ، آتلیه هم رفتیم و عکس انداختیم اما نمیدونم شما کجا بودی که تو عکسه ما نیستی ؟؟؟؟ مامانی الهی قربونت برم که الان شدی 500 گرم ، کاش بدونی مامانی برایه این وزنی شدنت چه قدر سختی میکشه اما با جونه دل میپزیره آخه تو فرشته ایی . اون روز که رفتم سونو و دکتر گفت شاه پسری خیلی خوشحال شدم آخه پسرا مامان دوستن . تو شدی مرد...
نویسنده :
فاطمه
0:48